روایت آرمان از 5 بار رفتن تا یک قدمی اعدام
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۷۴۷۸۲
این گفتوگوی تلفنی این طور آغاز شد: «من از زندان رجاییشهر تماس میگیرم. شما خبرنگار هستید؟ آرمان عبدالعالی را میشناسید؟ او کنار من است و میخواهد با شما صحبت کند.»
روزنامه همشهری نوشت: «ماجرای «آرمان و غزاله» روایت تلخی است که این روزها همه درباره آن صحبت میکنند و پیگیر سرنوشت پرونده هستند. ماجرای دختر و پسری نوجوان که به قتل غزاله به دست آرمان انجامید و حالا آرمان در زندان سرنوشت نامعلومی دارد؛ «بخشش یا قصاص؟» او در یک ماه اخیر پنج بار برای اجرای حکم به قرنطینه زندان رجاییشهر منتقل شده اما هر پنج مرتبه با به تعویق افتادن زمان اجرای حکم، مهلت تازهای برای ادامه زندگی به دست آورده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آرمان اما دیگر آن پسر سال ۹۲ نیست. زندان و «ثانیههای کشنده انتظار در قرنطینه» از او جوانی تکیده ساخته است. آرمان روز گذشته در گفتوگویی تلفنی با همشهری از آخرین وضعیت پروندهاش صحبت کرد و بار دیگر از پدر و مادر غزاله خواست تا او را ببخشند. این مقدمه گفتوگوی تلفنی ما با او بود. گفتوگویی که این طور آغاز شد: «من از زندان رجاییشهر تماس میگیرم. شما خبرنگار روزنامه همشهری هستید؟ آرمان عبدالعالی را میشناسید؟ او کنار من است و میخواهد با شما صحبت کند.»
*قبل از این حادثه رابطهات با غزاله چطور بود و این حادثه چه تأثیری در زندگیات گذاشت؟
قبل از این حادثه یکدیگر را دوست داشتیم. اما اشتباهی که متأسفانه من مرتکب شدم خیلی چیزها را خراب کرد. چند روز قبل آقای شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی، به زندان آمده بود. فیلمی از حرفهای مادر غزاله را به من نشان دادند که آنها ناراحت بودند. ناراحت از حواشیای که در فضای مجازی مطرح شده بود. حرف من این است که باور کنید پدر و مادرم و وکلایم در این روزها تلاش زیادی برای نجات من انجام میدهند و بعضی حرفها و کارهایشان از روی دلسوزی برای من است. اما کارهایی که انجام میدهند نه من در جریان آنها هستم و نه با من هماهنگ میکنند. آنها برای کمک به من این کارها را میکنند.
من از خبرهای بیرون از زندان و چیزهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود بیخبرم و شاید یک هفته بعد متوجه میشوم. میدانم که این حرفها و نامهها خانواده غزاله را ناراحت کرده است. ممکن است این حرفها را از چشم من ببینند اما باور کنید من از هیچکدام از این نامهها و اظهار نظرها اطلاعی ندارم؛ حتی نامه وکلا. از نامهای هم که مدتی قبل از طرف خانوادهام منتشر شد اطلاعی نداشتم و آقای شهریاری درباره آن با من صحبت کردند.
*حالا در زندان چه شرایطی داری و آیا از زمان اجرای حکم خبر داری؟
حالا که با شما صحبت میکنم (عصر سهشنبه) نمیدانم چه سرنوشتی برایم رقم خواهد خورد و ممکن است تا چند ساعت دیگر من را برای اجرای حکم دوباره به قرنطینه ببرند و صبح چهارشنبه قصاص شوم. شاید شما آخرین نفری باشید که با من صحبت میکند. ممکن است پیش از اجرای حکم، این آخرین فرصت من برای حرفزدن باشد.
*با پدر و مادر غزاله چه صحبتی داری؟
میخواهم از آنها بابت اتفاق تلخی که افتاده عذرخواهی کنم. با تصمیم اشتباهی که من گرفتم هم به آنها و هم به خانواده خودم و هم به خودم ظلم کردم. واقعا از پدر و مادر غزاله میخواهم که شانس دوبارهای برای زندگیکردن به من بدهند و من را ببخشند. الان که با شما صحبت میکنم بود و نبودم دست آنهاست. در این مدت بارها در زندان با چند نفر دیگر ختم قرآن گرفتیم، ختم یس گرفتیم و از خدا خواستیم که رحمی به دل پدر و مادر غزاله بیندازد تا شاید من را ببخشند و از سر تقصیرم بگذرند. آنها خانواده محترمی هستند. اگر من را ببخشند، بزرگی و خوبی در حقم کردهاند. کار بدی کردهام اما پشیمانم. اشتباه کردهام.
*در یک ماه گذشته پنج مرتبه برای اجرای حکم به قرنطینه زندان منتقل شدهای. از شرایط قرنطینه و لحظاتی که در آنجا گذراندهای صحبت کن!
معمولا یک یا دو روز قبل از زمان اجرای حکم، زندانی را به یک اتاق منتقل میکنند. ارتباطت با همه جا قطع میشود. فکر میکنی که تا یک یا دو روز دیگر یا حتی چند ساعت دیگر زنده نیستی. همین امروز (عصر روز سهشنبه) نمیدانم که دوباره قرار است به قرنطینه منتقل شوم و صبح فردا حکم اجرا شود یا نه. تا حالا پنج مرتبه برای اجرای حکم به قرنطینه رفتهام. یک بار هم دو سال قبل. حتی من را پای چوبه دار بردند و در آخرین لحظات پیش از اجرای حکم مسئولان توانستند از پدر و مادر غزاله مهلت بگیرند. هر باری که به قرنطینه رفتهام فکر کردم که دیگر برنمیگردم.
*در قرنطینه به چه چیز فکر میکردی؟
(ابتدا نفس عمیقی میکشد و با کمی مکث ادامه میدهد) آنجا جایی است که آدم را میبرند و نگه میدارند و چند ساعت بعد هم میبرند پای چوبه دار برای اجرای حکم. در مدتی که در قرنطینه هستی همه روزهای عمرت مثل یک نوار از جلوی چشمانت رد میشود. از بچگی تا آخرین روز عمرت را مرور میکنی و نمیدانی که تا چند ساعت دیگر شانس زنده ماندن پیدا میکنی یا نه.
*آیا وقتی برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شدی وصیتنامه هم نوشتی؟
در این مدت چون حس کردم به چوبه دار نزدیک هستم و تقریبا اجرای حکم را قطعی میدیدم وصیتنامه نوشتم و در آن از خانواده غزاله و پدر و مادر و برادرم عذرخواهی کردم و از خدا خواستم که از گناهم بگذرد. من هنوز به ۱۸ سالگی هم نرسیده بودم که این حادثه اتفاق افتاد.
*در این پنج مرتبه چه عاملی تو را از چوبه دار نجات داد و چطور شد که دوباره از قرنطینه به بند زندان برگشتی؟
دلیل این که این پنج مرتبه حکم اجرا نشد را خودم هم نمیدانم. حرفی به من زده نشده است. شاید این تنبیه من به خاطر اشتباهی باشد که مرتکب شدهام. البته شاید در برابر کاری که من کردهام تنبیه کمی باشد.
*وقتی به بند زندان برمیگردی همبندیهایت چه واکنشی نشان میدهند؟
همه از این که حکم اجرا نشده، خوشحال میشوند. صلوات میفرستند و دعا میکنند که خانواده غزاله مرا ببخشند.
*در هشت سالی که در زندان هستی، احتمالا تعدادی از زندانیان را دیدهای که قصاص شدهاند. وقتی آنها را شب قبل از اجرای حکم به قرنطینه میبرند، در بند زندان چه شرایطی حاکم میشود؟
کاری نمیشود کرد. همه ساکت میشوند و یک گوشهای کز میکنند. دعا میکنند. قرآن میخوانند. کاری جز دعاکردن از کسی ساخته نیست. فقط به خدا توکل میکنیم.
*در بیرون از زندان وقتی اعلام میشود که قرار است حکم قصاص آرمان اجرا شود افراد زیادی برای گرفتن رضایت سراغ خانواده غزاله میروند یا با آنها تماس میگیرند. با این افراد چه صحبتی داری؟
من دست این افراد را میبوسم که به خاطر من تلاش میکنند اما از آنها میخواهم که خانواده شکور را راحت بگذارند و آرامش را از آنها نگیرند. آنها در این مدت به اندازه کافی اذیت شدهاند و نباید بیشتر آنها را اذیت کرد. شاید خدا بخواهد و آنها در خلوت خودشان به من رحم کنند و شاید از تقصیر من بگذرند. همه چیز را باید به خدا واگذار کرد.
*شاید اگر پیکر غزاله کشف میشد و او مزاری داشت خانوادهاش به آرامش بیشتری میرسیدند. در این باره حرف ناگفتهای نداری؟
حالا فرصت خوبی برای صحبتکردن در این باره نیست. واقعیت همانی است که همیشه گفتهام. پدر و مادر غزاله حق دارند که هنوز هم به آرامش نرسیدهاند. اگر غزاله مزاری داشت شاید آنها هم به آرامش میرسیدند. امیدوارم خدا کمک کند.
*فکر میکنی تصمیم نهایی خانواده غزاله درباره تو چه باشد و اگر بخشیده شوی، چه کار میکنی؟
اگر خانواده شکور محبت کنند، بزرگواری کنند و من را ببخشند واقعا تلاش میکنم مسیر تازهای در زندگیام انتخاب کنم. نمیدانید در شبهایی که در قرنطینه بودم چه بر من گذشت. در آنجا بود که با خودم عهد کردم اگر من را ببخشند و زندگی دوبارهای به من بدهند، من هم این چرخه زندگی را ادامه بدهم. اگر خدا بخواهد و رضایت بگیرم به افرادی که برای ادامه زندگی به اعضای بدن نیاز دارند کمک میکنم. من حاضرم برای ادامه چرخه مهربانی و زندگی هر کاری بکنم. نیت کردم یک کلیه و بخشی از کبدم را به بیماران نیازمند اهدا کنم. از طرفی تلاش میکنیم درمانگاه یا مرکز درمانیای به نام غزاله درست کنیم یا خیریهای ثبت کنیم تا اسم غزاله هم به خوبی بماند.
*همان طور که خودت گفتی ممکن است این آخرین حرفهایت با یک نفر در بیرون از زندان باشد. آخرین حرفت چیست؟
همه حرفم با خانواده غزاله است. میدانم که آنها در این مدت سختی زیادی کشیدهاند. باید جای آنها بود تا فهمید که در این چند سال چه کشیدهاند. حق با آنهاست. من حرفی برای دفاعکردن ندارم. هر تصمیمی که بگیرند حق دارند اما از آنها میخواهم از حقشان بگذرند. عمر دوبارهای به من بدهند. میدانم با اتفاقاتی که اخیرا در شبکههای اجتماعی افتاد رنجیدهاند. اما باید بدانند که این کارها ربطی به من نداشته و من از هیچکدام از این حرفها و نامهها اطلاعی نداشتم. این اتفاقات ناخواسته باعث رنجش پدر و مادر غزاله شدند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: پدر و مادر غزاله خانواده غزاله من را ببخشند شما صحبت پنج مرتبه چند ساعت چوبه دار حرف ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۷۴۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علی مطهری: در خانواده آیت الله مطهری، نوهها، نتیجهها و نبیرهها همه یک گونه فکر میکنند/ حکومت باید بر اجرای حجاب نظارت کند
علی مطهری گفت: در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. همه از مرد و زن و دختر و پسر یک گونه فکر میکنند و بین آنها حسن تفاهم برقرار است. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد. به گزارش عصر ایران؛ به مناسبت 12 اردیبهشت روز ترور آیت الله مطهری خبرآنلاین با علی مطهری گفت و گویی انجام داد که مشروح آن را در ادامه می خوانید. * آیت الله مطهری از تئوریسین های اصلی نظام جمهوری اسلامی بودهاند و امام نیز نگاه و تفکرات ایشان را شاخص و محوری می دانستند اما طی سال های اخیر تلاشی هدفمند و برنامهریزی شده برای به انزوا بردن تفکرات و ایدههای آیت الله شهید یا مغفول ماندن آن تفکرات صورت میگیرد. خود شما با تسلطی که بر تفکرات و نگاه پدرتان دارید، چقدر جای خالی این تفکرات را محسوس می بینید و در چه حوزه هایی؟ البته این طور نیست که اندیشه ایشان مطرح نباشد ولی میتوان گفت باید بیش از این مورد توجه باشد. همچنین این امر را نمیتوان به برنامهریزی و تعمد نسبت داد، بلکه ناشی از غفلت است، غفلت از اهمیت آثار استاد مطهری و میزان تأثیرگذاری آنها در حل بسیاری از معضلات فکری و اجتماعی. مثلاً در موضوعاتی مثل حجاب و آزادی بیان و نحوه برخورد با منتقدان و مخالفان یا سیاست خارجی و یا مسائل مربوط به روحانیت آثار ایشان میتواند راهگشا باشد. نسل جدید با دیدگاه ها و اندیشه های آیت الله مطهری به اندازه کافی آشنا نیست * فاصله نسل جدید را با دیدگاه ها و تفکرات آیت الله مطهری چقدر پررنگ میدانید؟ آیا دیدگاه های ایشان قدرت سازگاری با نسل جدید را دارد؟ باید بپذیریم که نسل جدید با دیدگاه ها و اندیشه استاد مطهری به اندازه کافی آشنا نیست و لازم است به سوی آثار ایشان بیشتر سوق داده شوند. تجربه نشان داده است که وقتی یکی از آثار آن شهید را مطالعه میکنند به سوی سایر آثار جذب میشوند و ادامه میدهند. میتوان با کارهایی مثل برگزاری مسابقه از کتاب های استاد مطهری آنها را متوجه و علاقهمند به این آثار کرد. البته جوانان زیادی را سراغ دارم که با آثار ایشان مأنوساند. بین خانواده استاد مطهری اختلاف نظرهای سیاسی جزئی وجود دارد اما... * آقای مطهری! شکاف بین نسلی چقدر در خانواده آیت الله مطهری مشهود است؟ در خانواده استاد مطهری با احتساب نوهها و نتیجهها و نبیرهها ما با چنین پدیدهای مواجه نیستیم. همه از مرد و زن و دختر و پسر یک گونه فکر میکنند و بین آنها حسن تفاهم برقرار است. البته ممکن است بین آنها اختلاف نظرهای سیاسی جزئی و تفاوت در قضاوتها درباره برخی مسائل روز وجود داشته باشد. به هرحال در بین نوهها و نتیجهها و نبیرهها افرادی پیدا نمیکنید که دچار بنبست فکری یا پوچی در زندگی و از این قبیل مسائل شده باشند و نیاز به کمک فکری و توجیه ما داشته باشند. شاید علت اصلی آن انس با آثار پدر بزرگشان باشد. * آن تجربیاتی که شخص شما در ارتباط با پدرتان داشته اید چقدر قابل تعمیم به نوع مناسبات و روابط شما با فرزندانتان است؟ به نظر من فرقی حاصل نشده، همان تجربیات و رفتارها قابل تعمیم به رفتار ما با فرزندان و نوههاست. فقط وسایل و ابزارها تغییر کرده و الاّ ماهیت و محتوای حوادث تغییر نکرده است. همان اصول اخلاقی که آن روز باید رعایت میشد امروز هم باید رعایت شود. * نگاه آیت الله مطهری مشخصا در مقوله حجاب رویکردی اجباری است یا اقناعی؟ در زمان ایشان بحث اجبار و اختیار حجاب مطرح نبود، بحث فلسفه حجاب و حدود شرعی آن مطرح بوده است. روشن است که در درجه اول مسئله ایمان و اعتقاد به پوشش اسلامی همراه با دانستن علل این حکم و تعبد نسبت به آن مهم است ولی وقتی حکومت اسلامی تشکیل میشود حتماً وظیفهای نسبت به نظارت بر اجرای آن دارد چون پوشش اسلامی چه درباره مرد و چه درباره زن یک مسئله فردی مثل نماز و روزه نیست بلکه آثار اجتماعی دارد. اینجاست که حکومت باید درباره نحوه نظارت خود تصمیم بگیرد. مسائلی مثل ماجرای آقای پناهیان یا صدیقی به اعتبار روحانیت آسیب می زنند * آقای مطهری، اتفاقاتی که در بدنه روحانیت رخ می دهد، مانند آنچه در ماجرای آقای پناهیان یا کاظم صدیقی رخ داد، چقدر آسیب و خسران برای روحانیت است؟ البته مسئله آقای پناهیان خیلی مهم نبود، یک سوء تعبیر بود و باید دقت میکردند. ولی مسئله آقای صدیقی مهم بود و البته برخورد ایشان هم خوب بود و باید منتظر گزارش قوه قضائیه باشیم. طبعاً این گونه حوادث به اعتبار روحانیت آسیب میزند و باید توسط خود روحانیت جبران شود. روحانیت به جای دولتی شدن باید در کنار مردم باشد * فاصله بین نسل جدید و قدیم روحانیت چقدر مرتبط با رویکردها و مشی روحانیت در سال های اخیر بوده است؟ اول باید ثابت شود که بین نسل جدید و قدیم روحانیت فاصله است. من چنین فاصلهای را درک نمیکنم. ولی به طور کلی ورود روحانیت به کارهای اجرایی دولتی که به شدت مورد نهی آیت الله مطهری بود به این نهاد آسیب زده است. روحانیت به جای این که دولتی شود باید همچنان در کنار مردم و ناظر بر دولتها و هادی آنها باشد، همان نقشی که روحانیت شیعه در طول تاریخ داشته و استقلال خود از دولتها را حفظ کرده است. کانال عصر ایران در تلگرام